شاهرخ ظهیری

گزیده ای از زندگی و سالها تلاش فردی که هیچ گاه از دانش و فرهنگ غافل نمانده و برای پبشرفت این مرز و بوم کوشیده است. بر اساس نظر متخصصان، دستاوردهای کنونی صنعت غذایی ایران، همچنان وامدار نوآوری مهندس شاهرخ ظهیری در آن روزهاست.
شاهرخ ظهیری
تصور طراحی و ساخت یک مجتمع صنایع نوین غذایی، درحالیکه هنوز روند اجتماعی جامعه بر پایه مدل سنتی اداره میشد؛ دورنمایی نگرانکننده از مسیری صعبالعبور و دشوار برای کارآفرین ترسیم میکرد.
اواخر دهه چهل شمسی، شاهرخ ظهیری با پذیرش این ریسک، اولین کارخانه سس و مشتقات غذایی به نام مهرام را با علم به اینکه تنها پشتوانه حرکتش نوآوری است؛ تأسیس کرد. او بالاخره رویای ساخت کارخانهای صنعتی را بر اساس الگوهای آزمایششده دنیا، تحقق بخشید.
بر اساس نظر متخصصان، دستاوردهای کنونی صنعت غذایی ایران، همچنان وامدار نوآوری مهندس ظهیری در آن روزهاست.
دوران کودکی و تحصیل شاهرخ ظهیری
شاهرخ ظهیری، بنیانگذار برند مهرام، در سال ۱۳۱۲ در ملایر متولد شد؛ اما در دوسالگی او، خانواده ظهیری به تهران آمدند و پدر شاهرخ ظهیری به استخدام وزارت دارایی درآمد و به شهر قم اعزام شد.
ظهیری دوران دبستان و دبیرستان خود را در شهر قم گذراند و یک ماه قبل از تولد ۱۸ سالگی، پدر خود را از دست داد.
بعد از فوت پدر، مسئولیت نانآوری و تأمین مخارج خانواده بر عهده پسر بزرگ خانواده، یعنی شاهرخ ظهیری قرار گرفت. او به دلیل اینکه تحصیلات دبیرستان خود را به پایان رسانده بود توانست در شغل معلمی مشغول به کار شود.
ظهیری در حین اشتغال به شغل معلمی تحصیلات خود را ادامه داد. او همچنین ۲ سال از زندگی خود را صرف مطالعه دروس حوزه علمیه در قم کرد.
در آن زمان هر دانشگاه آزمون ورودی خود را داشت و ظهیری به دلیل پیشزمینه خوبی که در حوزه علمیه در دروسی مانند عربی و حقوق به دست آورده بود؛ در آزمون ورودی دانشکده حقوق ثبتنام کرد و قبول شد.
ابتلا به بیماری موروثی سِل
ظهیری که پدر خود را در اثر بیماری سل از دست داده بود بعد از مدتی خودش نیز به این بیماری مبتلا شد.
او در هنگام تدریس در مدرسه، به دلیل بیماری سل مدام سرفه میکرد. ظهیری برای معالجه و درمان به یک پزشک متخصص ریه مراجعه کرد و پزشک متخصص بعد از معاینه ظهیری، خطاب به برادرش گفت: "برادر شما نهایتاً یک ماه دیگر زنده میماند. اما اگر همین امشب بستری شود و یکی از رویههای او تخلیه و از بدنش خارج شود، ۵۰ درصد شانس زنده ماندن خواهد داشت."
ظهیری و برادرش که از گفتههای دکتر مبهوت و سردرگم شده بودند؛ تصمیم گرفتند چیزی به خانواده در این مورد نگویند و فردای آن روز به رئیس بیمارستان مسلولین در شهرشان مراجعه کنند.
رئیس بیمارستان به آنها گفت که داروی این بیماری کشف شده است و میتوانند آن را از خارج کشور وارد کنند و جای نگرانی نیست.
خوشبختانه نسخه لازم برای تهیه دارو نوشته و داروها از کشور فرانسه تهیه شدند و آقای ظهیری برای استراحت و درمان، حدود ۲۰ روز از کار مرخصی گرفت و به شهرستان خودشان رفت و با مصرف داروها اثرات بیماری سل کاملاً از بدنش محو شد.
دوران ابتدایی کار شاهرخ ظهیری
روزی آقای ظهیری بهطور اتفاقی آگهی استخدام گوینده در رادیو را در مسیر محل کارش دید. بعد از پر کردن فرم استخدام و گذراندن مصاحبه، او در شغل گویندگی رادیو پذیرفته شد.
ظهیری با افزایش سابقه و تجربه کاریاش بهعنوان فردی کاردان و زرنگ در بین شرکتهای آن زمان شهرت یافت.
روزی یکی از وکیلان شهر یزد به نام آقای صراف زاده یزدی، با شرکتی که آقای ظهیری در آن کار میکرد تماس گرفت و به مدیر شرکا گفت:
"شنیدم که در شرکت شما یک جوان فعال و زرنگ و درستکار کار میکند! او را نزد ما بفرستید؛ زیرا ما کارمان زیاد است و نیاز به نیروی کار جوان و پرانرژی داریم." مدیر شرکت هم بااینکه به ظهیری احتیاج داشت؛ نتوانست درخواست وکیل یزد را رد کند و بهناچار ظهیری را برای کار نزد آقای صراف زاده فرستاد.
در آن سازمان جدید، آقای ظهیری علاوه بر مسئولیت مدیریت بخشی از شرکت، وظیفه داشت یکی از مدیران دیگر شرکت به نام آقای بوشهری را که در فرانسه تحصیل کرده بود و توانایی نوشتن به زبان فارسی نداشت؛ در جلساتش با وزرا و مسئولان همراهی کند و صورتجلسه مربوط به آن جلسات را بنویسد یا نامههای اداری را برای بوشهری بخواند تا او بتواند آنها را امضاء کند.
در ادامه به آقای ظهیری مسئولیت تأسیس یک شرکت غذایی محول شد و به دلیل کیفیت کار بالای ظهیری، ۲۰ درصد از سهام شرکت به او واگذار شد.
تصمیم به راهاندازی کسبوکار خودش
ظهیری در سن حدود ۳۰ سالگی، تصمیم گرفت که کسبوکار خودش را راه بیندازد، زیرا تجربه کاری زیادی به دست آورده بود و اطمینان داشت که میتواند از پس این کار بربیاید و از طرفی، در محل کارش از سمت خواهر محمدرضا شاه، اشرف مورد بیاحترامی قرار گرفته بود.
ظهیری بعد از استعفا دادن از شرکتی که در آن کار میکرد، در سال ۱۳۴۹ برند مهرام را ثبت کرد و در سال ۱۳۵۱ محصولات مهرام وارد بازار نمود.
در ابتدا برند مهرام از تبلیغات تلویزیونی استفاده میکرد. آنها با پرداخت هزینه، از تلویزیون خواستند که در برنامههای آشپزی محصولات مهرام را مصرف کنند تا بینندگان با این برند و محصولات آن آشنا شوند و فروش آنها افزایش یابد.
روش دیگری که برند مهرام برای افزایش محبوبیت کالاهای خود نزد فروشندگان به کار برد، فروش کاذب بود.
آقای ظهیری از خویشاوندان و اقوام خود میخواست که هرروز به فروشگاههایی که محصولات مهرام به آنها داده شده بود، بروند و در فاصلههای زمانی کوتاه وارد فروشگاه شده و سس مهرام را بخرند و آنها این روند را تا مدتی ادامه دادند.
در ادامه، با راهاندازی اولین نمایشگاه در کشور، آقای ظهیری غرفهای را در نمایشگاه اجاره کرده و مقداری سالاد اولیه درست کردند و سس مهرام را در کنار آن گذاشتند و افرادی که از نمایشگاه بازدید میکردند، میتوانستند سالاد الویه را با سس مهرامی که کنار آن قرار داشت تزئین کنند و بخورند.
در ابتدا جامعه هیچ آگاهیای از سس نداشت! به حدی که در همان اولین نمایشگاه، یک خانم مدرن و امروزی به غرفه آنها مراجعه کرد و پرسید که آیا سس مهرام کرم است یا خیر؟! او با تعجب میخواست بداند که اگر سس خوردنی است، کاربرد آن در چیست؟!
ابتکار و نوآوری شگفتانگیز در کار
در حدود سال ۱۳۵۳ آقای ظهیری میخواست کاری کند که فروشندگان مغازهها و فروشگاهها کالاهای او را با عشق بفروشند. بنابراین، دست به اقدامی متفاوت و جسورانه زد. او هرروز ویزیتورهای خود را به فروشگاهها میفرستاد و از مدیران فروشگاهها میخواست که تاریخ تولد خود را بگویند و ویزیتورها اطلاعات را بهدقت یادداشت میکردند.
سپس آقای ظهیری و همکارانش، هرروز کارت تولدهایی زیبا و منحصربهفرد را به همراه یک شاخه گل، برای صاحبان فروشگاهی که تولدشان بود، میبردند.
صاحبان فروشگاه با آقای ظهیری تماس میگرفتند و بابت کارت تولد و گل از او تشکر میکردند و از او میخواستند که چند کارتن از محصولات خود را برای آنها بفرستند تا بفروشند. این است ایجاد وفاداری و عشق در مشتری!
این ترفند باعث شد صاحبان فروشگاهها بهرایگان برای آقای ظهیری بازاریابی کنند و زمانی که مشتریها برای خرید هر محصولی به فروشگاه میآمدند، آنها تبلیغ کالاهای مهرام را میکردند و ظرف مدت کوتاهی محصولات مهرام به فروش رفت و میزان تقاضا برای آنها افزایش یافت.
ارزش محصولات کشاورزی ایران ازنظر ظهیری
ازنظر ظهیری، محصولات کشاورزی ایران ازلحاظ کیفیت، بینظیر هستند. اما چندین مشکل اساسی در صنعت غذا وجود دارد.
او در جلسهای مهم، خطاب به یکی از مسئولان گفت: "اگر سرمایه در گردش بانکها، به کارخانههای مربوطه در صنعت غذا و کشاورزی داده شود؛ هم باعث اشتغالزایی میشود و هم افزایش تولید.
درخواست من از شما این است که اگر ممکن است این را در دستور کار خود قرار دهید. با توجه به کیفیت بالای محصولات غذایی تولیدشده در کشور، ایران حتی میتواند خود را در سطح جهان مطرح کند."
مبارزی که همواره راهی برای ادامه دادن مییابد
آقای ظهیری اعتقاد دارد که انسان نباید هیچگاه ناامید شود و اگر سدی را مانع راه خود دید شاید باید کمی به عقب بازگردد و راهی برای دور زدن آن مانع یا مسیری جدید بیابد.
آقای ظهیری در زندگی شخصی خود با مشکلاتی روبرو شد که ممکن است روحیه هر انسانی را تخریب کنند.
ازجمله این مشکلات، عدم موافقت پدرِ دختری که دوست داشت، با ازدواج او و دخترش بود. آقای ظهیری در زمان تدریس خود در دبیرستان دخترانه، عاشق یکی از شاگردهای ممتاز کلاس خود شد و به خواستگاری او رفت. پدر دختر با ازدواج آنها موافق نبود زیرا اعتقاد داشت شغل معلمی تا آخر عمر فقر را به دنبال خواهد داشت؛ پس از مدتی یک افسر ارتش به خواستگاری آن دختر آمد و خانوادهاش با این ازدواج موافقت کردند؛ اما دختر که عاشق آقای ظهیری شده بود خودکشی کرد و ظهیری عشق زندگیاش را از دست داد. یادآوری این اتفاق تلخ، حتی تا به امروز قلب او را به درد میآورد.
گوشهای از کتاب فرزند کار و امید، زندگینامه شاهرخ ظهیری
مهندس شاهرخ ظهیری، بنیانگذار مبتکر شرکت مهرام که او را پدر صنعت غذای ایران میدانند، میگوید: "زمانی که من برند مهرام را راهاندازی کردم، رقیبی نداشتم. من کسی هستم که روش تهیه غذای سنتی ایران را به روش صنعتی تبدیل کردم.
"شاهرخ ظهیری امروز برای بسیاری از شهروندان ایرانی که بیش از ۳ دهه، مصرفکننده انواع محصولات غذایی مهرام بودند؛ نامی آشنا است. او در سالهای اخیر نیز، به دلیل حضور گستردهای که بهعنوان کارشناس صنعت، اقتصاد و تجارت یا گرداننده پارهای میزگردها و برنامههای اقتصادی در شبکههای تلویزیونی پیدا کرده؛ برای بسیاری از بینندگان این قبیل برنامهها، به نام و چهرهای آشنا تبدیل شده است."
گوشهای از کتاب فرزند کار و امید، زندگینامه شاهرخ ظهیری، از پیشکسوتان صنایع غذایی ایران.
انتخاب نام "فرزند کار و امید" برای این کتاب، گویای امیدواری و تلاش همیشگی شاهرخ ظهیری در کار و زندگی است.
امید است ما نیز از این کارآفرین نمونه راه و رسم پایداری و تلاش را بیاموزیم. ممنون که تا پایان مقاله همراه ما بودید.
اگر می خواهید با دیگر کارآفرینان موفق ایرانی آشنا شوید، روی دکمه "معرفی کارآفرینان ایرانی" کلیک کنید.
ایران کالا اولین شبکه تخصصی اقتصاد ایران
نظر شما